English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 261 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
slat U دنده ها
slats U دنده ها
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
rougher U دنده دنده کننده
rack U چرخ دنده دار
racked U چرخ دنده دار
racks U چرخ دنده دار
wracked U چرخ دنده دار
wracks U چرخ دنده دار
reverse gear U دنده معکوس
reverse gears U دنده معکوس
sheath U تیزی دنده
sheaths U تیزی دنده
ratchet U ضامن چرخ دنده
ratchets U ضامن چرخ دنده
ratchets U اچار جغجغهای دنده جغجغهای
ribbed U دنده دار
grooved U دنده دار
drive U دنده
drives U دنده
timber U دنده عرضی
camshaft U میلهای که بچرخ دنده متصل میشود
camshafts U میلهای که بچرخ دنده متصل میشود
clobber U خمیر یاچسب سیاه رنگی که با ان ترک وشکافهای کفش را پر میکنند دنده
clobbered U خمیر یاچسب سیاه رنگی که با ان ترک وشکافهای کفش را پر میکنند دنده
clobbering U خمیر یاچسب سیاه رنگی که با ان ترک وشکافهای کفش را پر میکنند دنده
clobbers U خمیر یاچسب سیاه رنگی که با ان ترک وشکافهای کفش را پر میکنند دنده
strict U یک دنده
stricter U یک دنده
strictest U یک دنده
pinion U چرخ دنده جناحی
pinion U جرخ دنده
pinion U دنده هرزه گرد
pinion U دنده پینیون دنده لایتناهی
pinioning U چرخ دنده جناحی
pinioning U جرخ دنده
pinioning U دنده هرزه گرد
pinioning U دنده پینیون دنده لایتناهی
pinions U چرخ دنده جناحی
pinions U جرخ دنده
pinions U دنده هرزه گرد
pinions U دنده پینیون دنده لایتناهی
gearshift U میله دنده
gearshift U دنده عوض کن
gearshifts U میله دنده
gearshifts U دنده عوض کن
frame U قاب زهوار دور دنده عرضی نرده
frame U دنده عرضی
stave U دنده بشکه
hob U فرز چرخ دنده مارپیچی سمبه پرسکاری
hobs U فرز چرخ دنده مارپیچی سمبه پرسکاری
rib U دنده
rib U تکه گوشت دنده دار
rib U دنده دار کردن
rib U گوشت دنده
rib U هرچیز شبیه دنده
rib U دنده میله
cog U دنده چرخ
cogs U دنده چرخ
thread U دنده دار کردن مارپیچ
thread U دنده پیچ
threads U دنده دار کردن مارپیچ
threads U دنده پیچ
transmission U جعبه دنده
transmissions U جعبه دنده
longitudinal U دنده طولی
gear دنده
gear چرخ دنده
gear مجموع چرخهای دنده دار
gear U پوشش دنده دار
gear U جعبه دنده
geared U دنده
geared U چرخ دنده
geared U مجموع چرخهای دنده دار
geared U پوشش دنده دار
geared U جعبه دنده
gears U دنده
gears U چرخ دنده
gears U مجموع چرخهای دنده دار
gears U پوشش دنده دار
gears U جعبه دنده
gearbox U جعبه دنده
gearboxes U جعبه دنده
gearing U جعبه دنده
nut U چرخ دنده ساعت
adjustable split die وسیله ای برای در آوردن دنده یا روزه در سطح خارجی اجسام
aircraft arresting gear U جعبه دنده دستگاه مهارهواپیما
automatic hobbing machine U ماشین فرز چرخ دنده مارپیچی خودکار
back gear U یک رشته چرخ دنده که به پایه نظام ماشین تراش وصل می شوند
back gear shaft U محور چرخ دنده هایی که به پایه نظام ماشین تراش متصل می شوند
base pitch U فاصله بین نیمرخهای مشابه دو دندانه مجاور از یک چرخ دنده
bendix U دنده بندیکس
bendix U دنده استارت
bevel gear U دنده مورب
bevel gear U دنده کرامویل
bevel gear U چرخ دنده مخروطی
bevel gear drive U جعبه دنده مخروطی
bevel gear generator U ماشین رنده چرخ دنده مخروطی
bevel gearing U گیربکس دنده مخروطی
boring bit U چرخ دنده داخل گرد
cogwheel U چرخ دنده
compasition gear U چرخ دنده مرکب
contact backlash U دنده کور تماس
Other Matches
ungear U از دنده بیرون انداختن بی دنده کردن
spur gear U دنده مهمیزی دنده خاردار
epicyclic transmission U یک یاچند چرخ دنده که در داخل یاخارج چرخ دنده دیگری حرکت می کنند
oil gear U جعبه دنده برقی و هیدرولیکی دستگاه جعبه دنده روغنی برقی
sprocket U دنده چرخ زنجیرخور چرخ دنده
costa U دنده
dependum U ته دنده
spare ribs U سر دنده
hard-nosed U یک دنده
geap U دنده
gear level U دسته دنده
gear cutter U دنده تراش
shifting lever U دسته دنده
gear case U جعبه دنده
planetary gear U دنده خورشیدی
pinwheel U چرخ دنده
jackshaft U دنده عقب
jackshaft U دنده دو در اتومبیل
low gear U دنده کندکن
gear wheel U چرخ دنده
cramwheel U دنده مخروطی
worm gear U دنده مورب
worm gear U دنده مارپیچی
cramwheel U دنده کرامویل
high speed U دنده سریع
steering gear U دنده سکان
dependum angle U زاویه ته دنده
spareribs U گوشت دنده
drive mechanism U جعبه دنده
steering gear U دنده فرمان
french chop U گوشت دنده
spur gear U دنده ملخی
sprocket U دنده زنجیر
toothed wheel U چرخ دنده
wheelwork U چرخ دنده
gear box U جعبه دنده
laticostate U دنده پهن
transmission case U جعبه دنده
top radius U گردی سر دنده
external thread U دنده خارجی
gear wheels U چرخ دنده ها
ratchet U دنده جغجغه ای
stick shift U دسته دنده
cross-rib U دنده ی قوس
cogged wheel U چرخ دنده
cog wheel U چرخ دنده
gearwheels U چرخ دنده ها
cogwheels U چرخ دنده ها
cog wheels U چرخ دنده ها
cogged wheels U چرخ دنده ها
gearwheel U چرخ دنده
cog [cogwheel] U چرخ دنده
chop U گوشت دنده
planetary gear U چرخ دنده سیارهای
precostal U واقع در پیش دنده ها
quick change gearbox U جعبه دنده نورتون
pull gear U چرخ دنده بالابر
hoisting gear U چرخ دنده بالابر
rachet U ضامن چرخ دنده
planetary gear U جعبه دنده خورشیدی
get up on the wrong side of the bed <idiom> U از دنده چپ بلند شدن
worm wheel U چرخ دنده حلزونی
inside thread U دنده داخلی قلاویز
it serves him right U دنده اش هم نرم شود
pair of gears U زوج چرخ دنده
spare ribs U گوشت دنده با استخوان
magnetic gear shift U دسته دنده مغناطیسی
reduction gear U چرخ دنده کاهنده
riblet U انتهای دنده گوسفند
gear shift U دسته دنده اتومبیل
transmission gear U چرخ دنده انتقال
tumble gear U چرخ دنده واسطه
cross-springer U [دنده اریب در طاق]
step up gear U چرخ دنده افزاینده
sun gear U چرخ دنده خورشیدی
tricostate U سه دندهای دارای سه دنده
transmission oil U روغن جعبه دنده
gear lever U دسته دنده اتومبیل
starter gear ring U چرخ دنده استارتر
sawtooth wave U موج دنده ارهای
gear box U جعبه دنده گیرباکس
short ribs U گوشت با استخوان دنده
worm wheel U دنده کرمی شکل
steering gear U جعبه دنده فرمان
worm gear U چرخ دنده حلزونی
gear stick U دسته دنده اتومبیل
transmission grease U گریس جعبه دنده
four gear drive U گیربکس چهار دنده
crown gear U چرخ دنده محدب
gear assembly U مجموعه چرخ دنده ها
gear case U پوسته جعبه دنده
gear change box U جعبه تعویض دنده
gear cutting دنده تراشی [مهندسی]
eight speed gear drive U گیربکس هشت دنده
driving gear U چرخ دنده محرک
differential gear U دنده عقب اتومبیل
controlled stick steering U دسته دنده خودکار
gear friction U اصطکاک چرخ دنده
gear quadrant U ماهک جعبه دنده
gear transmission ratio U نسبت دنده گیربکس
helical gear U چرخ دنده حلزونی
gearbox position U وضعیت جعبه دنده
he broke his rib or something U دنده منده اش شکست
gear ratio U نسبت چره دنده ها
grub screw U میله دنده دار
high gear U دنده قوی خودرو
gear in U درگیری دو چرخ دنده
spiral gear U چرخ دنده حلزونی
tracery vault U طاق قوسی دنده دار
transmission oil pump U پمپ روغن جعبه دنده
transmission ratio U نسبت تبدیل جعبه دنده
worm transmission U گیربکس با چرخ دنده حلزونی
worm gear mechanism U مکانیزم چرخ دنده حلزونی
to gear up U باعوض کردن دنده تندکردن
change down U به دنده سنگین حرکت کردن
speedometer multiplier U چرخ دنده سرعت سنج
speed reduction gear U جعبه دنده کاهنده سرعت
gear blank U چرخ دنده کار نکرده
planet wheel U چرخ دنده چرخان بدورمحور
gear friction losses U تلفات اصطکاکی جعبه دنده
gear grinder U ماشین پرداخت چرخ دنده
reduction gear U جعبه دنده کاهنده سرعت
fixie bicycle [fixie , one-gear bike without brakes] U دوچرخه تک دنده [با چرخ آزاد]
epicyclic transmission U جعبه دنده اپی سیکلیک
to gear down U باعوض کردن دنده کندکردن
timing gear U چرخ دنده میل بادامک
throwin U در دنده انداختن تزریق کردن
crank gear U چرخ دنده سر میل لنگ
reduction gear U جعبه دنده تبدیل سرعت
gearbox flange U لبه برامده جعبه دنده
steering column gear change U اتصال چرخ دنده فرمان
helical tooth bevel gear U چرخ دنده مخروطی با دندانه حلزونی
gearbox stud U محور کوچک داخل جعبه دنده
piv variable speed transmission U جعبه دنده با سرعت متغیر گیربکس "پی ای وی "
roller drive U مکانیزم چرخ دنده کاهنده یاافزاینده
gear guard U جعبه محافظ برای چرخ دنده ها
gear arrangment U نظم و ترتیب درگیری دو چرخ دنده
steering worm sector U چرخ دنده حلزونی قطاعی فرمان
he ia as leanas a rake U ازلاغری دنده هایش رامیتوان شمرد
worm and sector sleering U چرخ دنده ی حلزونی و قطاع فرمان
fixed-gear bicycle U دوچرخه دنده ثابت [بدون چرخ آزاد]
ribby U دارای دندههای بیرون امده شبیه دنده
The car is in the reverse gear. U اتو موبیل توی دنده عقب است
mutton chop U دنده و نیمی از مهره که باهم سرخ کنند
cremorne U [پنجره لولادار با چرخ دنده های کوچک]
cremone U [پنجره لولادار با چرخ دنده های کوچک]
flitch U دنده خوک نمک زده وخشک کرده
sprocket U دنده ملخی مین چرخ گرداننده نهایی در تانک
espangnolette U [پنجره لولا دار با چرخ دنده های کوچک]
gear cluster U مجموعه چرخ دنده هایی که جزیی از یک محور میباشد
gear ratio U نسبت سرعتهای دورانی محورهای ورودی و خروجی یک جعبه دنده
pitch line U مکان هندسی نقاطی که درانها مراکز نقاط تماس یا گام دندانههای چرخ دنده یادندانه ها اندازه گیری میشود
idler wheel U چرخ یا دنده چرخندهای که حرکت را به چرخ دیگری انتقال میدهد
shifting lever U اهرم دسته دنده اهرم حرکت در سمت
intercostal U واقع در میان دنده ها واقع در بین رگبرگها
idle wheel U دنده چرخ رابط بین دو چرخ
worm gear U دنده حلزونی پیچ حلزونی
crank starter U درگیری فالایویل و چرخ دنده میل لنگ راه انداز میل لنگ
control stick U سیستم کنترل هواپیما بااستفاده از دسته دنده سیستم کنترل دستی
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com